به گزارش شهرآرانیوز، در دل یک دربار تاریک و خفه، جایی که هر نفس به سختی کشیده میشود، دو خدمتکار خاص آقا محمد خان قاجار بهجای شاه مینشینند. آنها لباسهای خدمتکاری بر تن دارند؛ اما نقششان فراتر از خدمت ساده است. در نبود شاه، این دو مرد بیصدا و کچل، به نوبت مینشینند بر تختی که فقط به ظاهر خالی است. تختی که در واقع صحنه جنگیست تمامعیار میان عقدهها، خشم و حسادتهایی که سالها در دل جمع شدهاند.
نمایش «آداب شکار روباه» دقیقاً همین لحظههای بیرحم را نشان میدهد؛ صحنه یک بازی، ولی نه آن بازی که ما فکر میکنیم. این بازی درون جان دو مرد است. جنگی که میان وفاداری به قدرت و سرکوب احساسات به پا شده است.
لباس خدمتکاری فقط پوستهای است که روی یک آتشفشان احساسات انباشته شده کشیده شده؛ آتشفشانی که هر آن ممکن است فوران کند و میز شطرنج کوچک میان آنها، بیشتر از یک بازی ساده است؛ نماد پیچیدگی و سردرگمی در یک دنیای خشونتآمیز، جایی که مهرهها به مثابه جانهایی هستند که در مشت گرفتار شدند.
نور، فقط روی آن دو آدمِ درگیر متمرکز است؛ انگار میخواهند تمام تاریکیهای درون را به رخ بکشند. این نور بهشدت نشان میدهد که هیچ راه فراری وجود ندارد؛ هر کدام به اسارت در دنیای خودش محکوم است.
«آداب شکار روباه» روایتی است از قدرت در لباس اطاعت، خشمی که به سکوت بدل شده و عقدههایی که در قفس تاریخ حبس شدهاند. این نمایش، نگاه تیز و بیرحمی است به آنچه پشت صحنه قدرت واقعی میگذرد؛ آنچه هیچوقت در کتابهای تاریخ نوشته نشده است.
نمایش آداب شکار روباه به کارگردانی محمد شاکری این روزها در تماشاخانه کربن روی صحنه است و در ادامه گفتوگوی ما با عوامل این نمایش را میخوانید.
محمد شاکری با اشاره به موفقیتهای این نمایش در جشنواره فجر و تاجیکستان توضیح میدهد: در مورد نمایش «آداب شکار روباه» اگر بخواهم توضیح دهم، دغدغه اصلی ما همیشه این بوده است که اثری تولید کنیم که همزمان با زمانهای که در آن زندگی میکنیم، قرابت معنایی و زیستی داشته باشد. این نمایش به شدت به دغدغههای انسانی و اجتماعی امروز جامعه ما میپردازد. اولویت ما همیشه رضایت مخاطب بوده و به اجرای عمومی اهمیت دادهایم، نه صرفاً حضور در جشنوارهها یا رقابتهای بینالمللی. البته پس از اجرای عمومی، خوشبختانه فرصت تجربه جشنواره و اجراهای بینالمللی هم فراهم شد و اکنون افتخار حضور در مشهد را داریم. اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود، در چند استان دیگر نیز اجرا خواهیم داشت.
او ادامه میدهد: این اثر توسط گروه تئاتر صفر تولید شده است. اعضای گروه تئاتر صفر که همه از شهر بجنورد هستند، در تولید و اجرای این نمایش نقش داشتند. همچنین خانم آزاده حیدرزاده به عنوان بازیگر مهمان از گروه هنر، که دوستان دیرینه ما هستند، در این پروژه حضور دارند. تیم فنی، بازیگران و عوامل پشت صحنه از ابتدا تاکنون با ما همراه بودهاند و این تلاش و همکاری نتیجه هنر و همت این گروه است. با وجود تفکیک جغرافیایی استانهای خراسان، جامعه هنری این منطقه پیوستگی تاریخی و فرهنگی دارد. این پیوستگی در جشنوارهها و همکاریهای هنری گذشته هم مشاهده شده است و ما نیز از این ظرفیت رفاقتی برای پیشبرد کار استفاده میکنیم.
این کارگردان با اشاره به چالشهای نمایش آداب شکار روباه خاطرنشان میکند: از جمله چالشهای اصلی ما در این پروژه، مسئله حمایت مالی بوده است. نمایش «آداب شکار روباه» تاکنون بدون اسپانسر یا تهیهکننده قدرتمند، از محل درآمدهای خود تغذیه کرده است. به عنوان مثال فروش در تهران صرف تبلیغات در مشهد شده و بالعکس. این چرخه در بسیاری از پروژههای تئاتری کشور وجود دارد و بزرگترین دغدغه ما بوده، اما خوشبختانه باعث کاهش کیفیت اثر نشده است. امیدواریم روزی تهیهکنندهای قدرتمند به جمع ما بپیوندد تا این چالش رفع شود و با آرامش بیشتری به اجرای کار ادامه دهیم.
شاکری ادامه میدهد: از دیگر نکات مهم، ساختار دکور است که به دلیل نیاز به سرعت در برپایی و جمعآوری، به صورت پرتابی طراحی شده است و بخشهایی از دکور اصلی اجراهای قبلی حذف شده است. این مسئله نگرانیهایی برای کاهش کیفیت اجرا ایجاد کرده بود، اما خوشبختانه تا کنون مشکلی پیش نیامده و امیدواریم در ادامه نیز همین روند موفق ادامه یابد.
حکمت شیردل، بازیگر این نمایش تصریح میکند: نمایش «آداب شکار روباه» اثری که در ایران و تاجیکستان اجرا رفته و موفق به دریافت تندیس و جایزه بهترین بازیگر مرد در جشنواره چهل و سوم تئاتر فجر شده است. این نمایش از یک رفاقت ساده در یک پلاتو و سالن تمرین آغاز شد و امروز در اینجا گرد هم آمدهایم تا شاهد اجرای آن باشید. امیدوارم بتوانیم اجرای این اثر را در شأن مردم شریف مشهد نیز روی صحنه ببریم و رضایت مردمان هنردوست و سختسلیقه این خطه را جلب کنیم.
او با اشاره به نقش خود تاکید میکند: نقشی که بنده در این نمایش ایفا میکنم، شخصیت «خداداد» است که در ابتدا خود را به جای شاه معرفی میکند. شاید یکی از نقاط جالبتوجه برای مخاطبان همین نکته باشد که با دو شخصیت متفاوت روبهرو هستند. این امر برای من چالش زیادی ایجاد کرد، اما با گفتوگوها، تبادل نظر و هماهنگیهای فکری میان من و کارگردان، تلاش کردم این نقش را به بهترین شکل ممکن روی صحنه ارائه دهم. همانگونه که پیشتر اشاره کردم، ارتباط و تعامل سازنده میان اعضای گروه، در صورتی که همسو و حتی گاه در چالش با یکدیگر باشند، میتواند نتایج بسیار مثبتی به همراه داشته باشد.
این بازیگر ادامه میدهد: از آغاز تمرینها میدانستیم که اتفاقات خوبی در انتظار این نمایش است. انتخاب متن با توجه به توانمندیها و داشتههای گروه، میتواند رکورد موفقیت آن را ارتقا دهد. با تجربهای که گروه کوچک «صفر» داشت، تصمیم گرفتیم متنی را انتخاب کنیم که بازخورد اجتماعی داشته و با دغدغههای مردم همسو باشد. همانگونه که انتظار داشتیم، این هدف محقق شد و جالب آنکه در کشور تاجیکستان نیز بازخورد مشابهی دریافت کردیم. فرهنگ و رفتار اجتماعی مردم تاجیکستان باعث شد این اثر با استقبال گرم آنان مواجه شود و حتی به خواست معاونت وزارت فرهنگ این کشور، دو اجرای فوقالعاده دیگر نیز داشته باشیم.
آزاده حیدرزاده با اشاره به جزئیات حضور خود در این نمایش میگوید: نقشی که من بازی میکنم از چند نظر برای من چالشبرانگیز بود. نخست آنکه «آقا محمدخان» شخصیتی تاریخی و واقعی است که اسناد و منابع متعددی درباره او وجود دارد و پژوهشهای بسیاری انجام شده است؛ بنابراین باید نقشی ارائه میکردم که تا حد ممکن با آنچه در تاریخ ثبت شده، همخوانی داشته باشد. این موضوع نیازمند دقت و مطالعه بود و به همین دلیل بخشی از سختی کار من محسوب میشد.
او بیان میکند: دومین چالش این بود که من یک خانم هستم، اما باید نقش یک مرد را ایفا میکردم؛ آن هم شخصیتی با ویژگیها و رفتارهایی خاص. هرچند این نقش در نمایش کوتاه است، اما برای رسیدن به آنچه مدنظر خودم و کارگردان بود، بسیار تلاش کردم. آزمون و خطاهای زیادی داشتم و امیدوارم نتیجه کار تا حدی رضایتبخش باشد. خودم احساس میکنم تقریباً موفق بودهام، هرچند هنوز جای پیشرفت وجود دارد.
این بازیگر توضیح میدهد: دوستی و همکاری من با تیم نمایش به سالهای دور بازمیگردد. خوشبختانه شناخت و تجربه مشترک ما باعث شده هنگام کار، علاوه بر دوستی و رفاقت، احترام متقابل را حفظ کنیم و مسائل حرفهای را کاملاً حرفهای ببینیم. این تفکیک میان روابط دوستانه و فضای کاری، کیفیت کار گروه را بالا برده است.
حیدرزاده تاکید میکند: در این پروژه، گروه پیش از حضور من تمرینات را آغاز کرده بود و تلاش بسیاری کرده بودند. از نظر کلی نیز تمام بخشهای نمایش یعنی از نویسندگی و کارگردانی گرفته تا بازیگری، دکور و لباس به شکلی هماهنگ عمل کردند که نتیجه کار موفقیتآمیز باشد.
این موفقیتها در جشنواره فجر و تاجیکستان برای ما هم مایه افتخار بود و هم مسئولیت بزرگی ایجاد کرد تا بتوانیم از این اعتبار و جایگاهی که به دست آوردیم، بهخوبی محافظت کنیم.